تاریخ حضور یهودیان در ایران

به بیش از سه هزار سال پیش باز می‌گردد و مهاجرت‌های اجباری یهودیان از اسرائیل به آشور، بابل و بخش‌های غربی و مرکزی ایران در طی چند دوره متوالی. اینان در طول تاریخ با دیگر ایرانیان ارتباط تنگاتنگ فرهنگی و دینی داشته‌اند به طوری که در سیاهکل یهودیان در ماه رمضان همراه با مسلمانان روزه می‌گرفتند و در کردستان در مراسم صوفیان شرکت می‌جستند. یهودیان در زندگی فرهنگی ایران حضور فعال داشته‌اند و برای خود هویت ایرانی قائل هستند
در زمان کورش بزرگ، یهودیان اجازه یافتند به سرزمین اسرائیل که بخشی از امپراتوری هخامنشی شده بود، بازگردند و معبد خود را بازسازی کنند. اما گروهی از آنها در ایران ماندند و آزادانه دین و فرهنگ خود را حفظ کردند. این روایتِ رواداریِ کورش نسبت به یهودیان در عهد عتیق از کتاب مقدس آمده‌است و یهودیان جهان به همین دلیل او را یکی از ناجیانِ قوم خود می‌دانند.
شماری از اماکن مقدس و تاریخی یهودیان در ایران قرار دارند که آرامگاه پیامبران و بزرگان بنیاسرائیل مانند دانیال نبی در شوش، و پیامبر حبقوق در تویسرکان از این جملهاند و مورد احترام مسلمان نیز می‌باشند. و نیز مقابر چندتن از بزرگان برجسته یهودی هاراو اورشرگاء در یزد و خاخام ملا مشه هلوی در کاشان قرار دارند.
آرامگاهی منسوب به استر و مردخای در همدان وجود دارد که بسیار مورد احترام یهودیان می‌باشد. می‌دانیم که هگمتانه (همدان در دورهٔ باستان) پایتخت تابستانی هخامنشیان بوده‌است.
کتاب استر
کتاب استر Esther فصلی معروف از عهد عتیق است که در آن گفته می‌شود او به کمک عموی خود مردخای Mordechai به عقدِ خشایار شاه در می‌آید و موفق می‌شود با استفاده از موقعیت خود تهدیدی را که متوجه همکیشان اش بوده از میان بردارد. و ۷۵ هزار نفر از ایرانیان مخالف خود را به قتل برساند. با این حال در تطابق افسانهٔ استر با واقعیات تاریخی تردیدها و اختلاف نظرهایی هست که در این سرفصل نمی‌گنجد. آنچه در اینجا باید به آن اشاره شود این است که شخصیت استر نزد یهودیان ایران و جهان از ارزشی اسطوره‌ای و مذهبی برخوردار است و داستان او و مقبره‌اش نماد پیوند آنان با ایران زمین و از علتهای گرایش یهودیان جهان به تاریخ پارس است.
ورود اسلام به ایران
در دوران اسلامی عمده ترین مراکز سکونت یهودیان در عراق و شهرهایی همانند سورا، پومبدیتا و تیسفون و پس از آن در شهرهای ایران از جمله همدان، نهاوند، جندی شاپور، شوش، تستر و مناطقی چون قهستان و جرجان بود. یکی دیگر از نواحی یهودی نشین محلی به نام یهودیه در سرزمین اصفهان بود که بلاذری به قرارداد صلحی که در فتح اصفهان در یهودیه بسته شد اشاره کرده‌است.
پس از اسلام یهودیان نیز مانند دیگر اقلیت‌های دینی مجبور به پرداخت جزیه بودند. گرچه قوانین محدود کننده‌ای همانند ممنوعیت ساخت کنیسه، اجبار به کوتاه بودن کنیسه‌ها از مساجد، حمل نکردن صلاح و پوشیدن لباس‌های خاص گاه گاه به صورت پراکنده درباره یهودیان اجرا می‌شد اما با این حال وضع یهودیان در حکومت اسلامی بسیار بهتر از وضعی بود که در امپراطوری بیزانس داشتند.
دوران خلافت اسلامی
در دوران خلفای راشدین و پس از آن در دوره امویان و عباسیان، یهودیان دوره جدید از حیات فرهنگی و اجتماعی را آغاز کرند. در این دوره رهبری سیاسی و اجتماعی یهودیان بر عهده شخصی به نام رأس جالوت بود که توسط دستگاه خلافت به رسمیت شناخته می‌شد. رأس جالوت از میان یکی از روسای مدارس مذهبی شهرهای پومبدیتا و سورا که به گائون یا غائون معروف بودند انتخاب می‌شد. یهودیان ایران علاوه بر پرداخت جزیه به گائون اعاناتی هم برای او می‌فرستادند و در مقابل گائون قضات و روحانیون یهودی را برای اداره جوامع و اجرای شعائر به این مردم گسیل می‌کرد. همین فرستاده‌ها باعث شدند که همدان و اصفهان در قرن ششم هجری به مراکز عمده فرهنگی یهودیان تبدیل شوند.
پس از درگیری گائونها بر سر مقام رأس جالوت که به از بین رفتن این مقام انجامید. جامعه یهودیان ایران دچار آسیب‌های فراوان شد. این دوره هم زمان بود با ظهور فرقه‌های جدیدی چون قرائیم و قیام افرادی چون عوبدیا ابو عیسی یهودی که دست به تجدید نظرهایی در دین یهود زدند که البته همه با مقاومت گائون‌هایی همانند سعادیا گائون به شکست انجامید.
در دوران اسلامی فشار خراجهای سنگین جامعه یهودیان را مجبور به خروج از روستاها و روی آوردن به شهرها کرد مهاجرات‌هایی که تا دوران جدید نیز ادامه یافت. این تغییر در جامعه یهود آن‌ها را بر مشاغل معاملاتی و همچنین صنایع مسلط گرداند
غزنویان
در دوران غزنویان و سلجوقیان رشد جامعه یهودی ادامه یافت به صورتی که بسیاری از ایشان به دربارهای این حکومت‌ها راه یافتند از این جمله می‌توان از اسحاق نامی که در دربار محمود غزنوی مامور اداره معادن سرب بلخ بود و همچنین چندین یهودی که در دستگاه خواجه نظام الملک به امور دیوانی مشغول بودند را نام برد.
در یورش مغول یهودیان نیز مانند دیگر ایرانیان آسیب‌های فراوان دیدند اما از میان رفتن مرزهای دینی در این دوره به ایشان فرصت شرکت فعالانه در امور حکومت را داد تا جایی که در دوران سلطنت ارغون شاه فردی به نام سعدالدوله به منصب وزارت دست یافت. در دوره جانشینان ارغون شاه جزیه دوباره برقرار شد و یهودیان مورد تعقیب آزار و تاراج قرار گرفتند. تیمور نیز به قول ابن عربشاه دستور داد مسلمان و اهل زمه را یکسان تباه سازند.
در دوران صفویان که مذهب رسمی ایران «تشیع» اعلام شد، یهودیان بیش از هر زمان دیگری در مضیقه و در معرض تبعیض قرار داشتند.
صفویه
به جز زمان سلطنت شاه عباس، دوران صفویه برای یهودیان دوران آزار و تعقیب و تغییر دین اجباری است. تا جایی که گروه بسیاری از آنان ناچار به ترک وطن و کوچ به عثمانی شدند. تنها در زمان روی کار آمدن نادرشاه افشار و پس از او زندیان بود که یهودیان روی آسایش دیدند و این روند به پایان رسید.
قاجاریه


کلیمیان در جنبش مشروطه
دوران قاجار برای یهودیان دوران بازگشت دوباره رنج هاست. دوران از سرگیری تغییر اجباری دین (به ویژه فاجعه مشهد در زمان محمد شاه قاجار) است.
بعد از جنگ جهانی دوم عده‌ای از یهودیان کشور به دلیل تشویق‌ها و تحریکات سازمانهای صهیونیستی و یا بخاطر مشکلاتی که داشتند به اسرائیل کوچ کردند و اکثریت آنها در آنجا با شرایط دشواری مواجه شدند. اما در دهه‌های بعد عده‌ای از آنها حتا به رده‌های بالای سیاسی دست یافتند که از آن جمله می‌توان به رئیس جمهور موشه کتساف (موسی قصاب) و شائول موفاز وزیر پیشین دفاع اشاره کرد.
اولین اطلاعات رسمی در مورد تعداد یهودیان ایران، در سالنامه رسمی ۱۳۰۵ خورشیدی منتشر شده‌است. بر این اساس تعداد یهودیان ایران در آن سال برابر ۴۵۰۰۰ نفر بوده و در اکثر شهرهای ایران ساکن بوده‌اند. شغل اکر مردان یهودی ساکن ایران کسب و تجارت و دلالی بوده و فلاحت پیشگان نادرند.
همچنین برترین و زبردست‌ترین ماماهای تهران در این دوره، زنان یهودی بوده‌اند و بالاترین دستمزد در میان زنان قابله را داشته‌اند.
پهلوی
در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی و محمدرضا شاه پهلوی به‌تدریج وضع اجتماعی یهودیان در ایران بهبود یافت.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ موجی از مهاجرت در میان یهودیان ایران آغاز شد و جمعیت ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفری آنان به مرور کاهش یافت و اکنون به کمتر از ۲۵۰۰۰ نفر رسیده‌است. بیشتر مهاجران یهودی ایرانی که بعد از انقلاب ایران را ترک کردند در کالیفرنیا و نیویورک در آمریکا ساکن شدند و گروهی نیز در اسرائیل و اروپا. شهردار بورلی هیلز در شمال لس آنجلس اکنون (۲۰۰۷) یک یهودی ایرانی تبار است که سالها پیش از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرده بود. بخش مهمی از جمعیت این محلهٔ اعیان نشین را کلیمیان ایرانی تبار تشکیل می‌دهند.
بیش از نیمی از یهودیان باقی‌مانده در ایران در تهران ساکن اند و مابقی در شهرهایی چون شیراز و اصفهان و شمار اندکی در یزد و همدان و دیگر مناطق پراکنده‌اند. بیشتر کلیمیان به دلیل دشواریهای استخدامی به مشاغل آزاد رو می‌آورند. البته از نظر قانون منعی برای استخدام آنها در اکثر مشاغل وجود ندارد.
با تشکیل مجلس شورای ملی در دوران مشروطیت، اقلیت‌های دینی از کرسی نمایندگی برخوردار شدند و کلیمیان تا به امروز در همه دوره‌ها دارای نماینده بوده‌اند...