Grīw Rošn
وقتی شاه و دستگاه او که در راس هرم اجتماع قرار دارند و قوانین و آداب از آنجا نشات میگیرد، پایه اش بر تحمیل و تزویر و بر غصب و دروغ باشد، چنین نظام و فرهنگ قهرا به شئون دیگر اجتماع تسری یافته و در همه امور و در کلیه طبقات و صفوف حتی در داخل خانواده جاری و حاکم می گردد. همه جا مالکیت و آمریت یا ولایت با کسانی می شود که بزرگ تر و زورمند ترند یا بنا به سابقه و سنت، وارث مقام و قدرت شده، به سبک سلطان مدیریت می نمایند؛ و چون لازمه این طرز انتخاب، حقانیت و صلاحیت نیست و غالبا فاقد و بی نیاز از آن هستند، احراز مشروعیت و جبران عدم صلاحیت از طریق احترامات و عناوین و تشریفات یا معیارهای اعتباری غیر واقعی، یعنی دروغین تامین می گردد.
به این ترتیب اظهار و ابراز آنچه مردم در دل و فکر خود اعتقاد به آن ندارند و اطاعت و انقیاد نسبت به آنچه ناروا و نادرست میدانند، یک نوع عادت و امر عادی در جامعه گردیده، قبح دروغ و ظلم و خلاف در جامعه برداشته می شود.
دروغ و نقش آن در دین و دنیای ما
مهندس مهدی بازرگان
انتشارات کویر
صفحه ی 25
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم اسفند ۱۳۹۴ ساعت 15:49 توسط نسترن صدیقی
|
سلام!